داستان...قسمت دوم
مرضیه گفت: بابا به اینا بگو وقتی میخواین سکس چت کنین زارت نگین عکس بفرست. چی بفرسته آخه؟ الان که تو بهش میگی عکس بده با تومبون گل گلی لش کرده داره فیلم نگاه میکنه. چه عکسی بگیره که درخور حشری کردن تو باشه؟ صدبار گفتم عین گاو یهو نرین سر اصل مطلب. بازی کنین. حرف بزنین. خیسش کنین. یواش یواش حرفاتونو دیرتی کنین. بعدش میتونین برین سر عکس خواستن و باقی قضایا.
بعد گفت: حالا با خود اینکه سکس چت چقدر کسشره کار نداریم، اگه بعدا حوصله داشتم درمورد اینم گه خوری میکنم.
بعد گفت: حالا با خود اینکه سکس چت چقدر کسشره کار نداریم، اگه بعدا حوصله داشتم درمورد اینم گه خوری میکنم.
پ.ن: دلم برای نوشتن تو خونم تنگ شده...دلم یه عالمه پست و زر زدن میخواد درباره همه چی...کاش میشد بنویسم از قهرمانی پرسپولیس...از اومدن به تهران...ولی گشادی نمیزاره ک
+ نوشته شده در پنجشنبه پنجم مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱:۵۶ ق.ظ توسط من
|