روز پرکار...
سلام،تازه وقت کردم بیام یه چیزی بنویسم....
صبح رفتم سرکار پر از انرژی، میخوام تغییر بکنم میخوام زندگیمو عوض کنم...
روز بدی نبود...هنوز انتخاب واحدم گیره و نتونستم عین کلاسای خانم میم بردارم، به خاطر حسین احمق اینجوری شد. چون مدارکش رو نیاورد و سایت بسته موند دیروز برامون. فعلا معادلات رو درست کردم تا بعد برسم به هیدرولیک ببینم چی میشه، امیدوارم که بشه...
قراره برم سینما، فیلم آسمان زرد کم عمق رو ببینم. مطمئن باشین یادداشت های سینمایی تو راهه...
واویلاااا...واویلاااا....
در مورد همشهریجوان و مجلات هم قول میدم تا جمعه بنویسم چون هنوز چیز خاصی نخوندم این هفته...
فعلا با اجازه...
+ نوشته شده در چهارشنبه نهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۳:۷ ب.ظ توسط من
|