شعرخواندن در شب برفی...
بدون نام...(به رسول یونان)
به شانهام زدی
که تنهاییام را تکانده باشی
به چه دل خوش کردهای؟!
تکاندن برف
از شانههای آدم برفی؟
پ.ن: چقد خوبه و مزه میده شعرای گروس عبدلملکیان.
پ.ن دو: کلا رسول یونان وقتی میرم دوروبر شعر دست از سرم بر نمیداره. آقا تو عزیز دل مایی تو شعر. باشه!
+ نوشته شده در جمعه بیست و نهم بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۰ ب.ظ توسط من
|