دوست دارم زودتر تموم شه همه چی. دوست دارم از این استرس که دو سه سالی هست باهامه خارج شم. نه به اونکه قبل از خدمت استرس جور شدن کار و ازدواج داشتم(آخرش هیچی نشد و فهمیدم چقد برام زود بود و البته یه آدم اشتباه) و نه به اینکه حالا کردستان و سربازی برام شده کابوس. دوست دارم خدمتم تموم شه زودتر تا  بعد چند سال حتی برای یک ساعت آروم بگیرم. درسته بعدش فکر پیدا کردن کار هست. اما اونوقت دیگه بزرگ شدم. دیگه هیچ کس تو زندگیم نیست. خودممو و خودم. تنها...آرامش...حتی اگه یه مدت کار نباشه...میتونم خودمو بچرخونم چون تنهام...

دعا میکنم زودتر تموم شه این کابوس...

میگن ایندفه کارم حله که بیام تهران بقیه خدمت رو. اما انقد از این حرفا شنیدم به هیچی اعتماد دارم. خدایا خودت خودت خودت دستمو بگیر...خدایا خودت بقیشو جور کن آروم بگیرم. بسه عذاب...بسه...