بعد از چند روز...
سلام...بلاخره بعد از چند روز وقت کردم بیام و یه مطلبی بنویسم.
چند شبی رو خونهی خاله بودم و چون اونجا هیچ گونه وسیلهی ارتباطیای برای فضای مجازی نیست و چون برف اومده و دفتر هم همش پره، نتونستم بیام.
اما این هفته هفته مزخرفی بود، حالا چرا:
جشنواره از شنبه شروع شده و اصلا هیچ فازی نداره. بخدا فردا یه یادداشت مفصل مینویسم درباره جشنواره.
این هفته تا این جا یه فلیپ سیمور هافمن بازیگر عزیزمون مرد، مرشد بزرگ... و یکی هم مهتاب ساوجی دوست عزیز بانو صوفیا، که سبک زندگیهای قشنگی مینوشت واقا و به شکل دردناکی هم مرد..میگن تو ایتالیا زندگی میکرد و 2 تا هندی بیشرف کشتنش و...
امشب یکم با خانم میم صحبت کردیم و روز به روز داریم پیش میریم...امشب سر یه قضیهای تند شدیم...
هی وای من، اصن یه وضعی. سر اون اخلاقی که من دوسش ندارم واقعا مشکل بزرگی داریم انگار با هم.... :(((
+ نوشته شده در سه شنبه پانزدهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۵۲ ق.ظ توسط من
|